• وبلاگ : قصر يخي
  • يادداشت : غريب و تنها
  • نظرات : 1 خصوصي ، 4 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + وسوسه سيب 

    در حوالي شب پرسه ميزديم و از درز پنجره هاي کوچک ستارگان قطره قطره نور ميچکد.
    "
    نجواي چند سايه زير سپيدار و خيابانهاي خالي از سلام و تبسمهاي تلخ شب......."
    صداي شب فقط همين بود سکوت"
    ما از اين جاده گذشتيم و هزاران هزار خاطره ره اورد اين جاده هاست.
    بي انکه بدانم اين همه بغض گره بسته در گلويم از چيست؟؟؟؟
    غبار پيراهنم را ميتکانم .........
    تموم زندگيم لبريز ميشه از حسرت

    لينك شما اضافه شد منو با فرياد بلينك لطفا

    سلام

    ممنون از حضورتون

    وبلاگ زيبايي داريد

    دوبيتي هم دلنشين بود

    برقرار باشي و سبز